محل تبلیغات شما
 همسفر زیب در این دلنوشته خود میگوید: هرگز از یاد نخواهم برد آنگاه که در طوفانی سهمگین از ضدارزش‌ها، سرگردان به هر سو پرت می‌شدم، تو درب به رویم گشودی و من را که دیگر تاب و توانی برای ایستادن نداشتم، به گرمی در خود جای دادی.



برداشتی آزاد از وادی سوم

گزارش ورزشی تیراندازی با کمان

برداشتی آزاد از وادی دوم

توانی ,ایستادن ,تاب ,گشودی ,درب ,رویم ,که دیگر ,را که ,دیگر تاب ,تاب و ,و توانی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

« فــــلـــــق » falag.mihanblog.com bitsfasttuca آخرین مهلت تحویل فعالیت های مربوط به درس روش پژوهش remilesria Patricia's style وبلاگ مستند شهید حاج شیخ جواد قاسم پور tesjahrpadar maytravleicei الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وبلاگ احمد علیزاده فلاح