همسفران نمایندگی استاد معین

گزارش مسابقات تیراندازی با کمان در اولین مرحلهرنکینگ کشوری داخل سالن شهر همدان در تاریخ 12\7\98

در این مسابقه که در مسافت مترسهوضعیت»برگزار شد،دو کماندار از کنگره60 حضور داشتند،که خانم آزاده ناظمی در بین 40کماندار شرکت کننده،مقام یازدهم را کسب کرده.

و تا مرحله ۱/۸ نیز پیش رفته

بهامید موفقیت های بالاتر برای کمانداران این سرزمین

 تهیه گزارش همسفر آزاده

سلامدوستان فریبا هستم همسفر

اولین جشندر اولین ماه پاییز را در آغاز سال تحصیلی کنگره را به سفید پوشان جمعیت احیایانسانی کنگره 60 تبریک می گویم، این خواسته هر فرد آموزش دیده هست که بتواندآنچه را که یاد گرفته است کاربردی کند چرا که آنچه ما آموزش می گیریمرا باید پرورش بدهیم تا با این کار بتوانیم دانایی خود را به دارایی تبدیل بکنیمودر کنگره جایگاه های خدمتی گوناگونتعریف شده تا در آنها دانایی را پرورش بدهیم وامکان خرج کردن آن را داشته باشیموشیرین ترین وسخت ترین آنها خدمتمرزبانی می با شد چراکه با تمام افراد گوناگون با وسعت زیاد در تماس هستند واینکار را باید با رعایت حرمت انسانیوقوانین کنگره وبا مهربانی صورت بپذیرد همیشه مرزبانان در ابتدا افرادی سخت ودرادامه انسانهای مهربان می شوند من خودمروزها وسال های زیادی را در کنگره بودم اما اولین روز ورودم به کنگره که با مرزبانهای مهربان روبرو شدم را هیچگاهفراموش نمی کنم .حضور مرزبان های مهربان وچهارده وادی که روی دیواره های شعبهاستاد معین آویخته بودند

باعثآرامش من شد ونوری شد که مرا دنبال خود کشاند وقشنگ ترین لحظات زندگی من زمانی استکه من در کنگره

هستمو آموزش می گیریم.

نویسنده:  همسفر فریبا لژیون 11

جلسه اول،از دور بیست و هشتم،کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60،نمایندگی ستارخان،با استادی،خانم نازی ، نگهبانی خانم سمیه و دبیری خانم لیلا با دستورجلسه رابطه یادگیری با معرکه گیری، روز سه شنبه 14 آبان ماه سال 1398 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

 ((فردی که وارد معرکه گیری میشود از آموزش دور شده  و روز به روز حال بدتری را تجربه خواهد کرد،از طرفی فردی که آموزش میبیند،در ادامه وارد خدمت شده و گره های وی باز خواهد شد))

ادامه مسابقات دوره سوممرحله دوم  جام سردار  دارت همسفران مورخ  روزجمعه3 آبان ماه 1398 هجری شمسی در پارک طالقانی بین 28 شعبه و 88 تیم برگزار شد.
این مسابقات در 3 هفته متوالی به تاریخ هایزیر

03 آبان       1398 هجری شمسی
10 آبان        1398 هجری شمسی

71 آبان        1398 هجری شمسی

برگزار شده و  مرحله دوم بپایان رسید.

تیم2 ستارخان در تاریخ 98/08/03 که  مسابقات در هوای بارانی(باران شدید) برگزارشد ، حاضرشد و نهایتا تیمما برنده شد.

 و در نهایت یک جمعه پر انرژی، با حضور آقای مهندس دژاکام ، دیده بانان و بازیگران تئاتر پنجره ای رو به آسمان، در هنگام برگزاری مسابقات دارت

جلسه دوم،از دور بیست و هشتم،کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60،نمایندگی ستارخان،با استادی،خانم سمیه ، نگهبانی خانم سمیه و دبیری خانم لیلا با دستورجلسه تجربه من از سم زدایی و سایر روشها وdst ، روز سه شنبه 21 آبان ماه سال 1398 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

با دارو فقط جسم در نظر گرفته می شود و وابستگی های روانی و روحی فرد در نظر گرفته نمیشود،بعضی از ان جی او ها که ترک سقوط آزاد می دهند بعد روحی را در نظر دارند در صورتی که جسم در نظر گرفته نمیشود و این ترک است و با درمان فاصله ی زیادی دارد.

جلسه دوم،از دور بیست و هشتم،کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60،نمایندگی ستارخان،با استادی،خانم سمیه ، نگهبانی خانم سمیه و دبیری خانم لیلا با دستورجلسه تجربه من از سم زدایی و سایر روشها وdst ، روز سه شنبه 21 آبان ماه سال 1398 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

با دارو فقط جسم در نظر گرفته می شود و وابستگی های روانی و روحی فرد در نظر گرفته نمیشود،بعضی از ان جی او ها که ترک سقوط آزاد می دهند بعد روحی را در نظر دارند در صورتی که جسم در نظر گرفته نمیشود و این ترک است و با درمان فاصله ی زیادی دارد.

من ازظلمت آمده ام ،کورسوی امیدی دیدم و در طلب ازدست داده ام به اینجا آمده ام.

پا به وادی تفکر گذاشتم و ساختاری درونم شکلگرفت ،این  که بیهوده نیستم و برای  هدفی به این جهان ، پا گذاشته ام وباید خود بهفکر خویشتن خویش باشم ، باعث شد بپذیرم، مسبب آنچه برسرم آمده،خود بوده ام.اینگونه شد که درونم روشن شد تاریکی ها را دیدم.

خواستم ار خود ،دورشان کنم ، اما ریشه ها یشاندر عمق وجودم جا خوش کرده بود . به سادگی جدا نمیشد. چه باید میکردم؟

خواستم قضاوت نکنم ، شرک نورزم، دچار منیت و خودبینی نشوم، دیدم نمیتوانم.

چه باید می کردم؟

یادم آمد به سخن استاد که می گفت : ” راه دوری از ضد ارزشها یک چیز است؛ کاشتن خوبی درون خویش.

تخم و دانه نیکوبکار آنگاه سایبانهایت برافراشتهخواهد شد.”

اولین خوبی که سراغش رفتم و عشق به انجامش ، سراسر وجودم ریشه دواند، خدمت بود، خدمتمالی.

می دانستم ، بذری که میکارم روزی سر از تخمبیرون خواهد آورد و سایه بانی خواهد شد که  رهایی انسان های دردمند را رقم خواهد زد.

فَلَااقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ 11» وَما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ 12» فَكُّ رَقَبَةٍ 13»

سوره بَـلَد»

پس نگذشته است بر گذرگاه سخت؛ چه چیز دانا کرد تورا که چیست گذرگاهسخت ؟  رهانیدن گردنی ست، آزاد کردنانسانی.

مگر عملی بالاتر از کمک کردن به عبورانسان های دربند و رنج دیده از عقبه سخت اعتیاد هم وجود دارد؟

بارها این پرسش را در ذهن خود مرور کرده ام .

بارها و بارها و هر بار ، هرسال در گلریزان ، این لطف و رحمت ، شاملحالم شده ؛ در جواب این پرسش ، دوباره خدمت کنم.

مگر میشود از این خدمت ، چشم پوشید؟ مگر میشود انسان از رحمتی که بااین خدمت ، شامل حالش میشود ، بگذرد؟

گفتم انسان؛ انسانی که اگر از خود عبور کند لایق خدمت به انسان هایدیگر میشود.

انسانی که نهایتش ، رسیدن به یک چیز است: توحید ؛ مگر دوست داشتن سایههای خداوند نیست ؟ مگر توحید ، گذشتن و رفتن و .

بازهم بگویم ؟

من پاسخ پرسش خود را یافته ام وهربار حس میکنم بندی از من جدا میشود وکینه  و خشم به انسانهای دیگر رنگ می بازد.آرام تر میشوم راحت تر اشتباهاتم را می پذیرم و انسانها را بیشتر دوست دارم و میدانم این جوشش عشق از قلبی است که پیوند محیت برقرار کرده با خالقی که سرچشمه عشقاست. همان خالقی که رحمان و رحیم است.

همان که پیشرو من است، آنکه از سرزمین تاریکی بدرآیم، از آب حیاتبنوشم و طعم شیرین آزادی را حس کنم.

حالا می دانم چرا استاد ، مرا و هرکه را که بخواهد، به این راه،رهنمون کرده که خوبی بکار تا بدی ها کم رنگ شود.

می دانم با هر بذری که میکارم، عشق درونم جاری میشود و ذوب میکند، هرنفرتی را که سرچشمه قضاوت و تکبّر است واینجاست که،  فاصله ام کم می شود با دیگران و بیشتردوستشان  دارم و آن وقت است که نمیتوانم حسیرا که دوستش دارم، قضاوت کنم و .

و حس میکنم چون کودکی نوپا برآستانۀ وادی عشق ایستاده ام و نظاره گرباران رحمتش هستم

همسفر سعیده

لژیون 5

شعبه ستارخان

با سلام و احترام

به استحضار اعضای محترم کنگره 60 می رساند با توجه به لغو هفته جشن گلریزان تغییراتی در دستور جلسات هفتگی به وجود آمده است که به شرح زیر می باشد:

توضیح:

جشن گلریزان در تاریخ 23 آذر به جای وادی چهارم برگزار می شود. (دستور جلسه وادی چهارم حذف می گردد.)

جشن همسفر به تاریخ 21 دی ماه و دستور جلسه ازدواج به تاریخ 30 آذر ماه منتقل می شوند. (جشن همسفر با دستور جلسه ازدواج جابجا شدند.)

با احترام
نگهبان کنگره 60

این جلسه سومین جلسه از دور چهارم از سری کارگاههای آموزشی عمومی لژیون سردار کنگره 60 ، شعبه ستارخان ، در روز شنبه مورخ 16/9/98 با استادی کمک راهنمای محترم آقای محمد بهرام زاده و نگهبانی مسافر آقای مجتبی افشاری و دبیری اینجانب همسفر نازی با دستورجلسه ، بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم  ، فلک را سقف بشکافیم و (طرحی) نو در اندازیم ، رأس ساعت 16:30 آغاز به کار نمود .

خلاصه سخنان استاد :

در این شعر هم عبارت گل افشاندن آمده است و هم طرحی نو . 

گل افشاندن در کنگره همان گلریزان کردن و پخش کردن گلهاست . وقتی صحبت از طرحی نو می شود ، در واقع حرکت کنگره را بیان میکند ، که یک طرح نو بود . و یا همین گلریزان یک طرح و یا یک اقدام و کارجدیدی است .

کلیت این شعر ، این را میگوید که ما باید کاری را انجام بدهیم ، باید دست به عملی بزنیم تا به آن چیزی که نیست ، برسیم ، که در  نهایت به آن آرامش و شادی خواهیم رسید .

این جلسه سومین جلسه از دور چهارم از سری کارگاههای آموزشی عمومی لژیون سردار کنگره 60 ، شعبه ستارخان ، در روز شنبه مورخ 16/9/98 با استادی کمک راهنمای محترم آقای محمد بهرام زاده و نگهبانی مسافر آقای مجتبی افشاری و دبیری اینجانب همسفر نازی با دستورجلسه ، بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم  ، فلک را سقف بشکافیم و (طرحی) نو در اندازیم ، رأس ساعت 16:30 آغاز به کار نمود .

خلاصه سخنان استاد :

در این شعر هم عبارت گل افشاندن آمده است و هم طرحی نو . 

گل افشاندن در کنگره همان گلریزان کردن و پخش کردن گلهاست . وقتی صحبت از طرحی نو می شود ، در واقع حرکت کنگره را بیان میکند ، که یک طرح نو بود . و یا همین گلریزان یک طرح و یا یک اقدام و کارجدیدی است .

کلیت این شعر ، این را میگوید که ما باید کاری را انجام بدهیم ، باید دست به عملی بزنیم تا به آن چیزی که نیست ، برسیم ، که در  نهایت به آن آرامش و شادی خواهیم رسید .

جلسه سوم،از دور بیست و پنجم،کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60،نمایندگی ستارخان،با استادی،خانم پریناز، نگهبانی خانم نازی و دبیری خانم مریم با دستورجلسه گلریزان روز سه شنبه 26آذرماه سال 1398 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

شنیدن حس افراد لژیون سردار مثل گلی است که تا بو نکنیم متوجه عطر گل نخواهیم شد.

روز دوشنبه 07 بهمن 1398 دومین مراسم بستن پیمان و اهدا شال راهنمای تازه واردین در نمایندگی آکادمی با حضور بنیان کنگره60 مهندس حسین دژاکام ، دیده‌بان راهنمای تازه واردین و دیده‌بان گروه خانواده ، با حضور 170 تن از قبول شدگان در آزمون سراسری سال 98 برگزار شد. در این مراسم سه نفر از همسفران شعبه  ستارخان؛ همسفر اعظم، همسفر شهناز  و همسفر فریبا حضور داشتند که شال سبز را مهندس به گردن آنها آویخت و آنها با بستن پیمان این جایگاه خدمتی را پذیرفتند.

تاریخ برگزاری جشن هفته راهنما و هفته دیده بان ، و همچنین تعطیلات
تابستانی و اردوی سراسری در این لیست مشخص نشده است . متعاقباً ، با توجه
به شرایط ، در مورد این موضوعات تصمیم گیری و به اطلاع خواهد رسید .